مدح و شهادت امام محمد باقر علیه السلام
منم که عالم هستی گدای کوی من است منم که کعبه دمادم به طوف روی من است منم که کوثر و زمزم نمی ز جوی من است منم که باغ جنان مست عطر و بوی من است مـنـم که زادۀ پــورِ حـسـیـنِ زهــرایــم مـنـم کـه بـر هـمـۀ عـالـمـیـن مــولایـم منی که کل وجودم پر از خدا شده است به کودکی دل من با غم آشنا شده است دلم پُر از غـم جانسوز کربلا شده است به پیش دیده من سر به نیزه ها شده است چگونه شرح دهم من غمی که بر ما رفت فقط همین، سر اکـبـر میان سـرها رفت چگونه شرح دهـم حـال زار قـافـلـه را چگونه شرح دهم های و هوی و هلهله را چگونه شرح دهم خـنده های حرمله را چگونه شرح دهـم رد پـای سـلـسـله را چگونه شرح دهم روی نـیـزه قـرآن را چگونه شرح دهم خـیـزران و دندان را منم که نو گـل پرپر به چشم خود دیـدم منم که حنجر و خنجر به چشم خود دیدم منم که پیکر بی سر به چشم خود دیدم منم که غارت معجر به چشم خود دیدم چه گویم از غـم خلخـال و جامـۀ پـاره چه گـویـم از غـم جـانـسوز طفل آواره |